شكوه امام هادي (ع)

نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي
منبع:داستان صاحبدلان
من كودكي بودم ، كنار منزل متوكل (دهمين خليفه عباسي) همراه جمعي از طالبي و جعفري و عباسي ، بوديم كه ناگهان امام هادي(عليه السلام) تشريف آوردند، مردم همه به احترام ايشان پياده راه مي رفتند تا آن حضرت وارد بر متوكل شد (با توجه به اينكه آن حضرت مجبور بود كه نزد متوكل برود). بعضي از حاضران به بعضي مي گفتند: چرا بايد براي اين جوان آنهمه احترام قائل شد، او كه از ما شريف تر نيست و سنش نيز از ما بيشتر نمي باشد، سوگند به خدا هنگامي كه بيرون آمد ديگر هرگز پياده كنارش حركت نمي كنيم . چند لحظه نگذشت كه امام هادي بيرون آمدند، شكوه امام آنچنان مردم را تحت الشعاع قرار داد كه آنها بي اختيار، به احترام امام (عليه السلام) برخاستند و پياده بدرقه اش كردند.